کران چیست؟
خط جداکننده وجودات از هم را کران میگوییم.
در واقع هر چیزی، محدوده و کرانی دارد. مانند کرانهای موجود در طبقه جسمیان
به عنوان مثال پوست ما، کران بدن ماست، دیواری که خانه ما را از خانه همسایه جدا می کند کران خانه ماست.
و یا کرانهای موجود در طبقه ذهنیان که قابل دیدن نیستند، مانند حدودی که در رفتار و گفتار و نحوه ارتباط با دیگران قائل میشویم، که این کرانها بر اساس تجربیات ما از زندگی و مطابق با میزان شناخت و آگاهی ما شکل میگیرند.
برای حفظ تعادل در زندگی، ادراک مفهوم کران و رعایت حدودها بسیار ضروری است.
پس لازم است که کراندان و کراندار باشیم.
الگوی یَکران (نوار موبیوس)
نوار موبیوس، نواری است که دو لبه آن بر هم قرار گرفته و حلقهای را به وجود میآورد. البته باید یک لبه انتهایی قبل از اتصال به لبه دیگر نیم دور چرخانده شود. میتوان بین هر دو نقطه از سطح این نوار، بدون قطع کردن لبهٔ آن، خط ممتدی کشید. بنابراین نوار موبیوس فقط یک سطح و فقط یک مرز (لبه) دارد به همین خاطر به آن یَکران (یِک کران) می گوییم.
خاصیت موبیوسی میگوید هر نقطه روی سطح موبیوس هم «درون» است و هم «بیرون».
الگوی یکران به ما کمک میکند که بسیاری از مفاهیم عالم معنا و ارتباطات بین آنها را بهتر ادراک کنیم. بهعنوان مثال، ارتباط بین جسم و ذهن را با الگوی یکران میتوان توضیح داد، به همین شکل ارتباط بین ذهن و خویشتن، خویشتن و خویشتن خویش و همینطور ارتباط بین خویشتن خویش و خالق را با این الگو میتوان ادراک کرد.
حال که با مفهوم کران و الگوی یکران آشنا شدیم، سوال مهمی پیش می آید:
آیا چیزی میتواند بیکران باشد؟
بیکران یعنی چه؟
برای درک این مبحث از مثالی استفاده میکنیم. میدانیم که الکترون در فاصله معین و با سرعت بسیار بالایی به دور هسته اتم میچرخد. این سرعت چنان بالاست که به نوعی ما را با ابر الکترونی مواجه میکند، یعنی بهعبارتی ما هم الکترون را در نقطه الف داریم هم در نقطه ب.
حال همان الکترون را طوری تصور کنید که چنان سرعتش افزایش یافته که دیگر به دور هسته نمیچرخد و همزمان در همه جا حضور دارد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
هیچ چیز جز خودش نمیتواند حضور داشته باشد چرا که هر آنچه حضور داشته باشد در برخورد با او، از او خواهد شد. به نوعی آن الکترون به یک سوپر الکترون بیکران تبدیل شده است.
پادشاه بیکران
ادیان و فرهنگهای مختلف بهنوعی خدای بیکرانی را در ترسیم کردهاند و اسامی مختلفی برایش گذاشتهاند: خدا، یهوه، الله، God و …
برای اینکه از گمراهی جلوگیری کرده و میان این اسامی به اختلاف برخورد نکنیم، بیایید به آن بیکران، «پادشاه» بگوییم.
بنابراین منظور ما از پادشاه، اشاره به بیکرانی دارد که وجود و کرانها را آفریده است.
پاسخها