دهکده سلیمان – به سوی درگاه یحیی
فرزندم اینجا ابتدای دهکده سلیمان است، محله الگوها و عادتها.
باید خانه به خانه سر بزنی و سوال سردر هر خانه را با صدای بلند بخوانی، هر سوال را که بپرسی، جوابش خواهد رسید و اگر جوابش را عمیق دریابی به گنجینه آن خانه دست خواهی یافت. برای این کار زمان زیادی نداری و باید خود را هر چه سریعتر به رودخانهای واقع در شرق این دهکده رسانده و به دنبال دیوانهای بگردی که فریاد میزند: به خود آ، به خود آ. او نامش یحیی است، اگر دلت خلوص لازم را کسب کرده باشد و رهتوشۀ مکفی جمع کرده باشی، میتوانی سؤالهایش را پاسخ بدهی، سپس او تو را غسل داده و بهسلامت از عرض رودخانه گذر خواهد داد تا راهی دره مَنگان شوی و اگر توشه لازم را جمع نکرده باشی، موفق به عبور نخواهی شد و جریان آب رودخانه تو را به ابتدای مسیر برگردانده و باید از نو شروع کنی.
اول به خود آ چون به خود آیی به خدا
که اقرار نمایــی به خدایـــی به خدا[1]
آگاه باش پیمودن این راه، دل مجنون میطلبد و ارادۀ ناب، تا بتوانی بر خود مسلط شده و از درگاه یحیی بگذری و بدان برای تسلط به خود، باید افکارت را مرتب کنی و برای مرتب کردن افکارت چارهای نداری جز شناخت منشأ رفتارهایت، تا با این شناخت، رفتارهایت را تصحیح کرده و سرانجام طعم آدمیت را بچشی.
آگاه باش که تنها راه شناخت رفتارهایت، دقت به الگوهای آنها است
حال وارد دهکده شو و خانه به خانه سر بزن و سوال سردر هر خانه را با صدای بلند بخوان تا پاسخش را دریابی و در آن نیک تأمل کن تا به گنجینهاش دست یابی.
[1] شاه نعمت ا… ولی